آوین مامانآوین مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

آوین کوچولوی مامان

شوکول مامان

دختر مامان بابایی براش تاب خرید مبارککههههههههههههههههههههههههههههههه. یه راه حل برای وروجکی که هیچ جا بند نمیشه.از اونجایی هچ اسباب بازی باعث سرگرمی و آرام نگه داشتن یه شیطونک نمیشه این بهترین راهکاره   وقتی یه شوکول سیب میخوره:     اینم جیگری عمه نرگس خانوم:   ...
21 آذر 1391

علی اصغر

از اونجائیکه ما عاشورا تاسوعا لنگرود بودیم قسمت نشد عزیز دل مامان برای اولین بار لباس علی اصغر بپوشه .عطیه جون (دختر خاله)برا آوین لباسشو گرفت ما هم برای اینکه آرزو به دل نمونیم یه چند تایی از جیگر طلا عکس انداختیم . ...
8 آذر 1391

رشت آباد

چند روز تعطیلات محرم که قسمت نبود بمونیم کرج با عموها رفتیم دیدن مامانجون که مریض بود.شب عاشورا هم رفتیم محله قدیم بابایی جایی که بابایی اونجا بدنیا اومده بود که یه امامزاده ای که اونجا بود اون امامزاده میشد جد جد شما میر ابوطالب حسینی . اینم چندتا عکس از آوین در کنار مقبره جدجدش: اینم دخترعموساینا: ...
8 آذر 1391

9ماهگی پر

عزیز دل مامان: دیروز آخرین روز ٩ماه شیرینو پشت سر گذاشتی .دیگه برا خودت خانومی شدی دیروز نوبت چکاپ ماهانه فینگیل بود وزن:همچنان7200 قد:؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از اونجایی که وزنت مورد پذیرش دکی نبود قد ودور سر نگفت بهمون مامانی هم خیلی بابت این وضعیت شرمنده شد آقای دکترم بابت این درجا زدنا برات آز خون وسونو نوشت . الهی بمیرم برات دو تا شیشه ازت خون گرفتن شما هم کم نذاشتیو تا تونستی گریه کردی طوری که حتی دیشبم تو خواب هق هق میکردی   دیگه حسابی وروجک شدی کل خونه رو میچرخی توی سینه خیز رفتن مهارت خاصی پیدا کردی حسابی با پریز برق حال میکنی که خیلی خطرناکه حسن اینهو تانک از روی هرگونه مانع رد میشی هههههههههه 5تا...
1 آذر 1391
1